پارت سی

زمان ارسال : ۳۴۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

مامان تک خنده‌ای کرد و گفت:
- همین‌جوری گفتم، شاید از دلبریات کم بشه دختر. من که مادرتم دلم هوایی می‌شه وای به حال وقتی که بخوای بری مدرسه. معلوم نیست دل چند نفر و بردی.
مامان مشغول بافتن موهام شد و منم چشم بسته از این کارش لذت بردم.
از اون‌جایی که از بچگی عاشق درس خوندن بودم و همیشه علاقه داشتم یه روزی بهمون اجازه بدن تا من و فرزانه پیاده مسیر مدرسه تا خونه یا خونه تا مدرسه رو

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • mahnaz

    00

    عالی

    ۱۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.