پیله جدایی به قلم زهرا باغشاهی (زرناز)
پارت بیست و هفتم
زمان ارسال : ۴۴۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
عزیزخانم دستی به موهای کوتاه و قهوهایش که تا نزدیک گوشش میرسید کشید و گفت:
- کی عازم سفر میشی؟
خوشحال و با نیش باز گفتم:
- فردا.
عزیزخانم سرش و تکون داد و گفت:
- باشه، یه قلم کاغذ بردار لیست هرچینیاز سفرته رو بنویس بده به مهران.
با اشتیاق پریدم تو بغل عزیزخانم و گفتم:
- عزیز دردت به جونم.
عزیزخانم من و از خودش جدا کرد و با خنده گفت:
- فقط زود برگرد پیشم چو