پیرانا به قلم مرجان فریدی
پارت بیست و یکم :
_به من هیچی نگفتن!
نیشخند زد:
_قطعا تو این نخ گفتن!
هم زمان دستمالی را روی میز آهنی برابرمان گذاشت.
از ب
میان پارچه نخ را در آورد.
_شنیده بودم، ماهی ها یه سری زبان سری طراحی کردن،میتونم حدس بزنم که هرکدوم از رنگای روی این نخ، یه حرفن…
اما این که هر رنگ چه حرفیه رو نمیدونم!
خیره نگاهش میکردم
یک تای ابرویش را بالا انداخت
_فقط نوشته که زودتر م
مطالعهی این پارت حدودا ۵ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۵۱۷ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
نورا
10چه دیوثیه این پاتریک اصن اسمش بهش نمیاد
۵ ماه پیشریحانه
10ای زندگی.. رستاک پسرم کجایی؟
۱۰ ماه پیشمرسل
30رستاک ور آر یو؟
۱ سال پیشآنوشاه
10واقعا ور اریو رستاک
۱۲ ماه پیشنا
00نذد
۱ سال پیشM
10عالیه 😍
۱ سال پیشمبینا
10بهترینی مرجان بهترین با هر پارت ضربان قلبم میره رو هزار
۱ سال پیشتف تو روح اون ادمین
۱۸ ساله 30😂😂بچم جوابی داد که هیچکدوم فکرشم نمیکردن انقدر دوس دارم زمانی که رستاک داره با پاتریک خورشت درست میکنه رو تماشا کنم
۱ سال پیشSara
۱۷ ساله 30ببین من کاری ندارم ولی تف تو این زدگی
۱ سال پیشShadi
90منتظر روزیم که پیرانا این پاتریک و بکشه و ما هم زره زره جون دادنشو ببینیم 😂😂 و اینکه تصورم از هر چی پاتریک بود عوض شد 😁
۱ سال پیشفریماه
10الان میخوان ناخوناشو بکشن لعنتی
۱ سال پیشAram
30این دفعه شاهزاده سوار بر اسب سفید نداریم یه پیرانا قاتل داریم که قراره همه رو زخمی کنه😏
۱ سال پیشتارا
30وای دکی این ویونا انقد برات تایپ کرد دلت میاد شکنجه اش کنی؟
۱ سال پیشAlice
10فکر کن رستاک مثل شوالیه بیاد و ویونارو نجات بده😭😍 ولی این پاتریکم خیلی پدرسگه ..😂
۱ سال پیشدهن پاتریک و گا*ییدم
40یا***زادهه من چطور تا فردا صبر کنمممم ابلفضلللللللل😭😫
۱ سال پیش..
00اسمت&..;&..;&..;
۱ سال پیش
ارام
00داره جالب میشه