پارت دوم

زمان ارسال : ۴۸۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

با صدای بلند مامان به خودمون اومدیم

مامان- وای از دست شما دو تا.. آخه چرا انقدر به پرو پای هم می پیچید.. کی میخواید دست از کل کل کردنتون بردارید.. خیر سرتون بزرگ شدید دیگه... اینجوری میخواید برید یه شهر دیگه درس بخونید... یکم از این اخلاقاتون دست بردارید تا منم خیالم ازتون راحت بشه

سهند که دید مامان افتاده رو دور غر زدن، از پشت میز بلند شد... بغلش کرد و گفت: آنا خانم من حواسم به

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • خوب

    00

    عالی

    ۱۰ ماه پیش
  • خوب

    00

    عالیه

    ۱۰ ماه پیش
  • امیر

    00

    خوبه

    ۱۱ ماه پیش
  • عاطی

    00

    خوبه

    ۱۱ ماه پیش
  • 00

    عالی

    ۱ سال پیش
  • meysam

    00

    داستانش قشنگه

    ۱ سال پیش
  • عالی

    00

    عالی

    ۱ سال پیش
  • فاطمه

    00

    خوب بود

    ۱ سال پیش
  • عسل

    00

    خوب

    ۱ سال پیش
  • طیبه

    00

    خوبه

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.