پارت سیزده

زمان ارسال : ۴۱۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه

-یه‌بار خودم رو از پنجره‌ی اتاقم پرت کردم و شکستگی پام رو با دردش به جون خریدم. قرص خوردم، اعتصاب غذا کردم و کارم به بیمارستان کشید. شش ماه بعد در حالی که بابام دیگه از دست کش مکش با من خسته شده بود گفت:


-باشه رضایت می‌دم زنش بشی، ولی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.