مدیر معاون ( آوارگان عشق ) به قلم نسترن قره داغی
پارت سوم
زمان ارسال : ۱۳۶۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
برعکس انتظارم هیچ کس به روی مبارکش نیاورد که چند بار پشت سر هم سوت زدم تا تقریبا نظر عدهای به سمتم جلب شد.
سوت رو از لبهام فاصله دادم و با اخم غلیظی میکروفن رو تنظیم کردم و محکم و رسا داد زدم: همه تو صفهاشون وایستند! سریعا صفهاتون رو مرتب ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
تانیا هزار ویک رمان
00خعلی مناسب برای یک رمان طنز اما حیف این نیاز خانوم خیلی حجابیه نمیگم چیزه بدیه اما خب خوبتر می شد