پارت چهل و ششم

زمان ارسال : ۲۵۷ روز پیش

افرا کوله‌اش را محکم در بغلش فشرد. قدمی به عقب برداشت و بی‌درنگ روی پاشنه‌ی پا چرخید و پا به فرار گذاشت اما زیاد دور نشده بود که پایش روی یخ‌های کنار پیاده‌رو لغزید و با صورت روی زمین افتاد. بهمن نفس‌زنان بالای سرش ایستاد و یقه‌اش را از پشت چنگ زد.
- لعنتی... چرا فکر کردی می‌تونی از دستم فرار کنی؟
بازوی دخترک را گرفت و بلندش کرد که فریاد دردمند افرا در کوچه پیچید.
- آی پام...

79
37,667 تعداد بازدید
142 تعداد نظر
73 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید