پارت چهل و چهارم

زمان ارسال : ۲۶۳ روز پیش

فرحان چشم ریز کرد و مردد پرسید:
- چیزی گفتی؟
افرا لپ‌هایش را پرباد و خالی کرد. بی‌حوصله جواب داد:
- آره... گفتم حوصله‌تو ندارم. قرار نبود این‌جا رو یاد گرفتی، سیریش بشی هرروز بیای! من حرفی با تو ندارم، برو پی کارت!
- لج نکن دختر! بیا بشین حرفام مهمه.
سیگار را از لبانش فاصله داد. صدایش کمی بالا رفت و چشم درشت کرد:
- عجب گیری افتادم ها! من‌و تو چه صنمی با هم داریم که حرف مهم

79
37,603 تعداد بازدید
142 تعداد نظر
73 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید