سلنوفیلیا (ندیمه قرتی) به قلم نسترن قره داغی
پارت صد و دوازده
زمان ارسال : ۴۵۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه
- چی شد؟ نظرت عوض شد؟
انقدر آروم گفته بودم که خودمم با زور فهمیدم چی گفتم اما اون متوجه شد و به آرومی خودم لب زد: نه! هنوزم حرفم همونه.
بعد فورا ازم فاصله گرفتم و خونسرد به تلویزیون زل زد که حرصی گوشه لبم رو گاز گرفتم و کلاه رو دوباره رو سرم گذاشتم.
خدایا خودت بهم یه صبری بده تا این پسره رو نکشم، خواهش می کنم من نمیخوام قاتل بشم.
- چیزی از فیلم حالیت میشه؟ زبان اصلی آخه..
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
ار
00ار ز طقظس
۱۱ ماه پیشاسرای زیبا
00رمان عالی
۱ سال پیشسمیرا
110آخرپارت عالی بود😄😄
۱ سال پیشگمشدم تو افکارم
40عالیه 🥲🫠
۱ سال پیشآنیسا
80واییی مرسی که طبق روزایی که نوشتی پارت میزاری🥺♥️
۱ سال پیشماهایا
140با اینکه پارت گذاری مدتیه منظمه ولی اصلش اینه هر روز پارت باشه حتی شده یدونه، من که باز میخوام از اول برم بخونمش بعد یه سال همشو یادم مثل قبل مزه میده اگ بخونم
۱ سال پیشپریسا
50اوه اووووه 😂😂
۱ سال پیشرزا
130اوه اوه قضیه ناموسی شد
۱ سال پیشستی
۱۶ ساله 25اولین کامنت جایزمو بدید😭🤣
۱ سال پیش
شیداا
00چقدر ضد و نقیض مگه نگفتید آیدین از وقتی مادرش مرده تو عمارته،،بعد چجوری***دیپلم گرفت