پارت سوم

زمان ارسال : ۵۰۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه

پرت می‌شم توی گذشته‌ی نه‌چندان دور، زمانی که ترم آخر پیش‌دانشگاهی بودم و بابا راننده‌م رو به‌خاطر استعفاء مجبور شد عوض کنه. یه پسر جوون و سرد و ساکت که صمم و بکم من رو می‌برد مدرسه و استخر و برمی‌گردوند خونه. نخ به نخ سیگار دود می‌کرد و حالم رو به‌هم می‌زد. از بوی گس سیگار متنفر بودم و بوش که توی مغزم می‌پیچید، حالت تهوع بهم دست می‌داد و نهایتا سردرد بدی خفتم می‌کرد. سر سیگار کشیدن

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Shr

    00

    خوبہ

    ۱۰ ماه پیش
  • زهره

    00

    قلم نویسنده خوبه ادم رو کنجکاو میمکنه که بقیه داستان رو دنبال کنه

    ۱ سال پیش
  • نازنین مرادخانلو | نویسنده رمان

    قربون شما برم

    ۱ سال پیش
  • سارای

    ۲۹ ساله 00

    سلام عزیزم 😘رمانت عالی هستش من خوندم خیلی حال داد،قلمت پایدار❤❤امیدوارم همیشه موفق باشی

    ۱ سال پیش
  • نازنین مرادخانلو | نویسنده رمان

    سلام خوشگل من. فدای چشمات عزیزم

    ۱ سال پیش
  • ریحان

    00

    مرسی نویسنده جون عالیه!❤💓

    ۱ سال پیش
  • نازنین مرادخانلو | نویسنده رمان

    قربونت برم گلم

    ۱ سال پیش
  • مهدخت

    00

    عالی رمان جالبیه

    ۱ سال پیش
  • نازنین مرادخانلو | نویسنده رمان

    قربون شما

    ۱ سال پیش
  • طنین

    00

    مرسی عزیزم،خسته نباشی🍃

    ۱ سال پیش
  • نازنین مرادخانلو | نویسنده رمان

    قربونت برم عزیزم

    ۱ سال پیش
  • اسرا

    00

    اسم شخصیتها عالیه

    ۱ سال پیش
  • نازنین مرادخانلو | نویسنده رمان

    قربونت برم من

    ۱ سال پیش
  • آرامش

    00

    خسته نباشی عزیزم😘😘😘امکان داره یکم پارتا طولانی تر بشه😥 تا یکشنبه من میمیرم😥😢دیگه اینکه بدون خیلی ماهی😘😘🤩😍🥰❤️

    ۱ سال پیش
  • نازنین مرادخانلو | نویسنده رمان

    سلام عزیزدلم. چشم گلم

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.