ماه و پناه به قلم نازنین مرادخانلو
پارت دوم
زمان ارسال : ۵۰۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
در رو باز میکنم و میچرخم که نگاهم به چشمهای منتظرش میفته. جلوی نگاه کنجکاوش، در رو با صدای بلندی میکوبم و از بین حوضه شکسته آبی رنگ و باغچهای که تک درخت خشکیده رو توی باغچهش داره رد میشم. دستم رو پشت لبم میکشم و وارد خونه میشم. خونهی شصت متری با دیوارهای سیاه و چرک. جایی بینِ اپن و بخاری نشسته؛ زانو به شکم کشیده و سرش رو به کاسه زانوهاش تکیه داده! هر ساعت و هر ثانیه، هر وقتی
پری
00عالی