پارت بیست و پنجم

زمان ارسال : ۴۸۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 15 دقیقه

- میلاد دیر رسیدی، استاد کارشو تموم کرد.

مهرداد و کمال با دوتا پارچه دو طرف ماهیتابه رو گرفته بودن تا بزارنش روی زیلو.

وقتی دوباره نشستن مهرداد پرسید:

- راستی بابا چی می‌گفت؟

برخلاف میلم دوباره دروغ گفتم:

- هیچی می ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.