زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر) به قلم مریم بهاور84
پارت هشتاد و چهارم
زمان ارسال : ۴۸۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
- نه رخشا... باید بفهمم اون شب چه اتفاقی افتاد.
- دوباره میخوای آسیب ببینی؟
- با ملکی صحبت میکنم. مجبورش میکنم خودش و تحویل بده.
- منم باهات میام!
- تو پیش مهسا و آرمان میمونی.
- میخوام باهات بیام!
ازش فاصله گرفتم.
- این بین من و ملکیه. خودمون حلش میکنیم.
***
ورقه رو گذاشتم رو میز عسلی... پارچه رو کشیدم رو صورت.
پرونده آبی رنگ و چنگ زدم و بند ساک و کشیدم
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
Zahra
00👌👌
۴ ماه پیشNegin
20سام انقدرهام بی عقل نیس که با دشمنش هم دستی کنه صددرصد یه نقشه داره که همه رو شکه کنه
۱۲ ماه پیشم
20این خیلی مسخره است که سام برای انتقام پدرش از کسی که فقط گول خورده با دشمن اصلی پدرش که هم همکاراشو گول زده وهم اونو کشته همکاری کنه،اصلا قابل قبول نیست
۱ سال پیشهانیه
00🙄🙄🚶🏼 ♀️🚶🏼 ♀️
۱ سال پیشفاطمه
20یعنی چی فصل سوم دیگه کجا در حال تایپه من تلگرام ندارم چرا سام دیوانه با ماهان هم دست شد داره خودشو بدبخت تر میکنه که
۱ سال پیش9330784626
20الان چی شد ؟ پایان فصل دوم ؟ چرا انقد کشش میدین داستانو
۱ سال پیشسمیرا
20یعنیییییی چیییی سام روانی شده؟مگه بچه بازیه بره توباندخلافکاراونم بااستعفاش خب ملکی ازقصدباعث مرگ پدرش نشده که سام چرابی منطق شده فکرنمیکنه اصلا
۱ سال پیشوات
10ها الان چی شد؟؟؟🤔🤔😦😦😦 تموم شد؟!!! فصل سوم داره؟ کی میاد🤔😦😥😢 تو رو خدا فقط وی آی پی نباشه
۱ سال پیشنازگل
00یعنی چی😐
۱ سال پیش
Zahra
00🥲🤕