پارت سی و نهم

زمان ارسال : ۲۸۴ روز پیش

فرحان آهسته سلام کرد و یاسی از جا برخاست؛ همان‌طور که نگاه کنجکاوش فرحان را می‌پایید گفت:
- سام‌و علیک...!
و رو به افرا پرسید:
- آقا کی باشن؟
افرا سیگاری از جیب بیرون آورد و کنج لبش گذاشت.
- تو فکر کن رفیقم!
یاسی لبخند کجی زد و سر روی شانه خم کرد.
- ئه...؟ چطور واسه ما ممنوعه جنس مخالف بیاریم این‌جا! واسه جنابعالی آزاد؟
افرا با بی‌خیالی رو به فرحان پرسید:
- سیگ

79
37,613 تعداد بازدید
142 تعداد نظر
73 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • بهاری

    00

    این یاسی چه کثافته😤😵 💫

    ۹ ماه پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    ممنون عزیزم که کامنت می‌ذاری بعد از خوندن هر پارت

    ۹ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید