بدلکاران «ریسمان سیاه و سفید» به قلم مبینا حاج سعید
پارت صد و پنجاه و یکم :
***
تقریبا یک هفتهای از آن اتفاقات شوم میگذشت. در این یک هفته، سر زبان همه بودیم؛ حتی اخبار هم ما را نشان میداد. روی دیوارها، داخل گوشیها، روی آنتن، همه جا پر از اسم ما شده بود. بالاخره پس از مدتها، استرس به جانم افتاده بود. از این میتر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
farima
00پلنگ افسرده!😂💔 چرا ترور راه به راه لبخند دندون نما می زنه؟!🤨