سایه ی من به قلم زهرا باقری
پارت دوم :
شیشهی ماشین و کشیدم پایین و
سلام کردم.
- سلام دخترِ آقا محسن! خوبی؟
- ممنونم، تشکر. حال شما خوبه؟
- خوبه خوب!
رمضانی خوبه خوب و یه جوری گفت که حس کردم موهای تنم سیخ شد! مرتیکه انگار قرعه کشی بانک و برنده شده بود!
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
راضیه
00خوب