زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر) به قلم مریم بهاور84
پارت هفتاد
زمان ارسال : ۵۰۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
اونقدر قوی نیستم که با غم نبودنش کنار بیام و بتونم زندگی کنم.
اونقدر توان ندارم تو دنیای متظاهرا بدون وجود رخشا زندگی کنم.
الان که به عشقش آلوده شدم نبودنش برام مرگه.
از پسش بر نمیام. دارم اعتراف میکنم تو این مورد ابدا از پسش برنمیام.
محکم دستامو به صورتم کشیدم و لجامگسیخته رو کردم به آسمون و پلک بستم. کلمات از بین کلید دندونام پرت شدن:
- از پسش برنمیام شهاب. حاضرم
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
ملیکا
00....... این آیدی تلگرام و اینستا هست؟