پارت دویست و چهارده

زمان ارسال : ۳۰۸ روز پیش

چیزی توی دل آلیس فرو ریخت.
اخم‌هایش توی هم رفت.
سرش را کمی به راست چرخاند.
به آن چه شنیده بود اطمینان نداشت.
با تردید پرسید: کی؟
محافظ ابرویی بالا انداخت.
دوباره تکرار کرد: آنابت.
مات و مبهوت سر جایش ماند.
آنابت آمده بود، دخترش...
نمی‌توانست بلند شود...
محافظ با دیدن رنگ سفیدش قدمی جلو رفت.
- خانم خوبین؟
جوابی نداد...
انگار حتی توانایی حرف زدن

727
380,345 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید