پارت دویست و یازده

زمان ارسال : ۳۳۲ روز پیش

ایوان کم کم آرام گرفت.
نفس‌های منظمش، نشان از خواب عمیقش می‌داد.
دل به دریا زد.
باید ریسک می‌کرد.
سر ایوان را از روی پایش کنار برد.
بدون کوچکترین حرکت اضافه‌ای!
پاهایش خواب رفته بود.
کمی ماساژشان داد.
چند دقیقه همان‌طور خیره‌اش ماند‌ اما او بیدار نشده بود.
نفسش را توی سینه حبس کرده بود.
بلند شد.
قدم‌هایش را آرام برداشت.
آن‌قدر آرام که انگا

727
382,867 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • سیتا

    10

    چه سپر دفاع ای هم داره خونه ایوان

    ۱۱ ماه پیش
  • رز

    20

    من به جای لاریسا پشمام ریخت😂

    ۱۱ ماه پیش
  • آتش

    00

    و شد آنچه نباید میشد..!

    ۱۱ ماه پیش
  • ..‌‌...

    10

    شتتتتتتت اینن بدهههههه😂😂😂

    ۱۱ ماه پیش
  • ننن

    20

    امروزم پارت نداریم ؟؟

    ۱۱ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید