پارت دویست و ششم

زمان ارسال : ۳۲۲ روز پیش

گاه استفان با خط‌های نامه پیش می‌رفت و هربار متعجب‌تر می‌شد.
به پایانِ نامه که رسید، نگاه کلی به دست خط انداخت و چند بار با دقت امضایش را نگاه کرد.
با دست خط و امضای لاریسا مو نمی‌زد.
بقیه هم دست کمی از استفان نداشتند...
- این یعنی چی؟
نه فقط سوال استفان، سوال همه‌شان بود.
لحظه‌ای برای دریافت پاسخ صبر نکرد و به سمت میز لاریسا رفت و از بین برگه‌های پخش شده روی آن دن

727
380,601 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • سیتا

    00

    هم پارت گذاری خوب شده هم پارت ها کوتاه نیست خسته نباشی نویسنده 🌻

    ۱۱ ماه پیش
  • فاطی

    00

    واااایییی مرسییییییی آمنه جون که پارتا رو مرتب میزاری بی صبرانه منتظرم ببینم چی میشه😃😍به شخصه معتقدم که قلمت توی طنز و معمایی و جنایی بی نظیره😍😍همینطور ادامه بده دختررر که مطمئنم موفق ترین میشی😍♥

    ۱۱ ماه پیش
  • Zari

    40

    چی میشه برسه به پارت هایی که لاریسا ام عاشق ایوان میشه و همه حقایق در مورد قتل های ایوانم معلوم شه

    ۱۱ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید