پارت سی

زمان ارسال : ۵۳۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

افرا تردید را کنار گذاشت. پوزخندی زد و گفت:

- دیگه قرار نیست منو ببینی که حالا جلو تو سیگار بکشم یا نکشم!

باز هم عزم رفتن کرد. بند کوله‌پشتی را روی دوش انداخت و خواست بلند شود که دست‌های طاها روی شانه‌هایش نشست.

- بمون افرا... یه ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.