پارت صد و سی و هفتم

زمان ارسال : ۵۱۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

لبخندی روی لبان نووا نشست که گرچه ترور آن را ندید، خیالش راحت شد و به طرف مرد چرخید. نووا از فرصت استفاده کرده و خود را به لپ‌تاپ رساند. اطلاعات کپی شده بودند. نفسی گرفت و بدن سست شده‌اش را با آسودگی به میز تکیه داد. بعد از آن که به خود آمد، سیم را ا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید