زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر) به قلم مریم بهاور84
پارت چهل و چهارم :
فاصلمون با سام کم شده بود.
البرز از ماشین سام سبقت گرفت.
محکم دست گرفتم به داشبورد و سعی کردم ستون بدنم کنم.
از آئینه بغلی نگاهی به ماشین سام پشتمون انداختم.
- یه کم دیگه فاصله بگیر... .
فاصله رو زیاد کرد. طوری سرعت زیاد بود که چشمام خشک شده بود و نمیتونستم پلکام و واسه مدتی باز کنم.
البرز شمرده شمرده:
- سیاوش صندلیمو سفت بچسب... .
سیاوش:
- چی؟!
دنده رو
مطالعهی این پارت حدودا ۳ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۶۴۴ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
سمیرا
00ستم وحشی بود وحشی ترم شده
۲ سال پیشسان
10اصلا قشنگ معلومه سام ی مشکلی واسش اتفاق افتاده ک نرفته دنبال رخشا و داره کتک کاری میکنه
۲ سال پیشسان
20یکم توجه کنین آخه:/ سام واس اینکه البرز به رخشا نظر داره نمیزنتش دلیلش ی چی دیگس
۲ سال پیشفاطی
20وای خدا سام چرا یهو روانی شد🤔🤔بیچاره آرمان 🥺🤣حالا مگه البرز گناه کرده تو نبودی عاشق رخشا شده والا به خدا🤣🤣🤣
۲ سال پیشهانیه
20بچه ها سام همین بود دیگه یادتون رفته اخلاقشو چرا همه از اخلاقش تعجب کردین اخه😁 اصلا نماد رفاقت فقط آرمان ☹💗 نویسنده جون خسته نباشی عالی بود👌🏻
۲ سال پیشمهنا
00بیچاره آرمان من جاش بودم وقتی سام خوب شد کلی میزدمش
۲ سال پیشفاطمه
30هیچی نفهمیدم کی به کی بود چی به چی بود چرا سام همچین کرد رخشا کجا رفته چرا سام دیوونه شده پوووووووووووف 🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔
۲ سال پیشنیایش
11یه سوال چرا دیوانه شده؟؟؟ البته من همین وحشیگری ش رو دوس دارم و یه چیز دیگه تروخداااااا رخشا اگه دیدش قبولش کنه ناز میاره که منو پنج سال ول کرده و اینا چون واقعا فیلم هندی میشه! و اینکه عالی
۲ سال پیش..
50یا خدا وحشی بود وحشی تر شدکه😂😲
۲ سال پیشMA
11وات/: مگ رخشا ندیدش
۲ سال پیشسمیرا
20وا سام چرا یهو دیوونه شد
۲ سال پیشمری
140اگه مارم نمیزنی یه کامنت بنویسم نظرمو بگم
۲ سال پیش
Mohadeseh Rezaii
00اصلا نمیشه