پارت بیست و یکم

زمان ارسال : ۳۶۳ روز پیش

هرانگیز داخل خانه برگشت و دقایقی گذشت اما طاها هنوز همان‌جا نشسته بود. تمام خواسته‌اش ساغر بود و گناه ساغر، یک ازدواج اجباری زودهنگام... چرا باید عاق می‌شد؟ چرا باید اینقدر غریبانه ازدواج می‌کرد و طرد می‌شد؟ ساغر در نگاه او، یک زن کامل و ایده‌آل بود. چرا پدرو مادرش تمام خوبی‌ها را فقط و فقط در وجود لیلی می‌دیدند؟
کلافه و خسته از فکروخیالات بی‌نتیجه با رخوت از جا برخاست و سلانه

79
37,587 تعداد بازدید
142 تعداد نظر
73 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید