پارت صد و بیست و ششم

زمان ارسال : ۵۷۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

لبخند بی‌جانی روی لبش نشست که با یادآوری الیزه، قدمی برداشت و قوطی را روی کاپوت رها کرد. پرسید:

- کی حرکت می‌کنیم؟

انگشت عقرب، به نقطه‌ای از دریا نزدیک صخره اشاره کرد و دست‌هایش را به جیبش برگرداند و شانه‌های پهن و سینه‌ی ستبرش را به ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید