زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر) به قلم مریم بهاور84
پارت دوم
زمان ارسال : ۶۴۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه
زمزمه کردم:
- ببخش عزیزم؛ میدونی که چقدر درگیر تیم جستوجوام تا من نباشم کاری از پیش نمیبرن.
مهسا با همون چهره نگران سری تکون داد و به تقلید بازهم لبخند زد.
تو این شرایط لبخند زدن کمترین کاریه که میتونیم واسه دلداری دادن بهم بکنیم.
- نزار هزارجور فکر و خیال تو سرم بره بیاد که ممکنه عاقبت منم عین رخشای بیچاره شه!
- نه گل من؛ واسه پیدا کردن اون من باید باشم مهسا.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
نرگس
00عالی
۶ روز پیشمریم
00عالی
۴ هفته پیشسارا
00خوبه
۱ ماه پیشسحر
00عالی بود
۳ ماه پیشعالی
00عالی
۳ ماه پیشآنیتا
00عالی ترین رمانی که خوندم خیلی قشنگه
۴ ماه پیشآرام
00سلام بهار جون ممنون بابت خلاقیت ذهنت و قلم زیبات بی زحمت اگه کتاب جدید یا کتابی که قبلا نوشتی اسمشو بذار خانم گل
۴ ماه پیشمریم بهاور84 | نویسنده رمان
درود و وقت بخیر عزیزم. خوشحالم لذت بردید. سومین اثر من "آقای ایگرگ" هستش و درحال حاضر داره تو بخش آنلاین پارتگذاری میشه. میتونید مطالعه کنید. ♥️
۴ ماه پیشنگار
00خیلی خوبه
۴ ماه پیشمانی
00عالیه
۵ ماه پیشM
10واقعا رمان عالی دم نویسندش گرم🥰🥰
۶ ماه پیش۰۰
00لیست پارت ها نیستش مجبورم از پارت اول دوباره رد کنم :/
۷ ماه پیش.....
00عالی
۷ ماه پیشافسانه
00عالی
۸ ماه پیشدنیا
00خیلی خوب
۱۰ ماه پیش
نرگس
00عالی