پارت نهم

زمان ارسال : ۴۱۷ روز پیش

***
از گرمای هوا که کاسته می‌شد و آفتاب دامن آتشین‌ش را از روی موزاییک‌های کف حیاط جمع می‌کرد، دخترها دست بچه‌هایشان را می‌گرفتند و فاصله‌ی یکی‌دو کوچه را طی می‌کردند وخانه‌ی میمنت دور هم جمع می‌شدند. ترمه دو دختر داشت و تارا یک دختر و دو پسر دوقلو.
حیاط تازه آب‌پاشی شده بود و بوی خاک و رایحه‌ی سبزه و گل‌های آب‌خورده در فضا پیچیده بود. داخل ایوان فرش پهن کرده بودند و شربت

79
37,634 تعداد بازدید
142 تعداد نظر
73 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید