مارپیچ به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت نهم
زمان ارسال : ۶۲۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
***
از گرمای هوا که کاسته میشد و آفتاب دامن آتشینش را از روی موزاییکهای کف حیاط جمع میکرد، دخترها دست بچههایشان را میگرفتند و فاصلهی یکیدو کوچه را طی میکردند وخانهی میمنت دور هم جمع میشدند. ترمه دو دختر داشت و تارا یک دختر و دو پسر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما