پارت سیزده

زمان ارسال : ۶۵۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

همه خندیدیم که دست روی شونه عمو گذاشت‌.

- بیا بریم بهمون بگو واسه ادیتش چیکار کنیم.

عمو رفت و من دوباره پیش شازده برگشتم.

از دور با دیدنم نیشش رو باز کرده بود.

نیم نگاهی سمتش انداختم.

- چیه؟

- چند سالته؟

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.