پارت دوازده

زمان ارسال : ۶۵۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه

صدای کارگردان بلند شد.

- دانیال وایسا خب ببین بخت برگشته چیکارت داره!

عمو بلند داد زد: از همون دور بگو!

با حرص اسمش و صدا کردم.

- عمو وایسا احساساتی شدم.

- بدتر، می‌خوای شبیه این فیلما بپری تو بغلم، کمرم می‌شکنه‌.

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.