پارت چهارم :

آن ها نقشه می کشیدند که چه طور در مهمانی حاضر شوند و آن مردکی که با آن سازمان دست دارد را بگیرند.
و من در کنارشان ایستاده و فقط تماشا می کردم.
در کنارِ هوشِ سردین و ارتباطات جرمی و یوجین من اگر حرفی می زدم به یقین گاف محسوب می شد.

نفس عمیقی کشیدم و به سمت پله ها رفتم که در باز شد و کارن داخل شد.
به سمتش رفتم و نایلون کوچکی را به سمتم گرفت و گفت:
-قبلا حساب کرده بودی؟
ب

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۱۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۷۸۴ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • شیما

    00

    ادامش

    ۷ ماه پیش
  • شیما

    00

    چطور میتونم ادامه رومانو بخونم

    ۷ ماه پیش
  • چطور میتونم ادامه رو

    00

    عاشق رمان شدم

    ۷ ماه پیش
  • هنآ

    00

    چه طور می تونم ادامه شو بخونم ؟

    ۱۰ ماه پیش
  • محبوبه جعفری

    00

    اصلا عاشق. رمان شدم

    ۱۱ ماه پیش
  • استلااا

    00

    عالیییی

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.