خواهر خوانده به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت بیست و چهارم
زمان ارسال : ۱۳۸۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
نیهان اطراف را با کنجکاوی نگاه میکرد و به دنبال حسام قدم برمیداشت. مرد تا اتاق همراهیشان کرد و وارد اتاقی شدند. روی مبل چرمی قهوهای رنگ که مقابل میز بود نشستند. گوشهای از اتاق سماور کوچک گازی روشن بود و بخار آبجوش اطراف قوری چینی گلدار روی آن ر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
سوگند
۱۵ ساله 00چه خوشکله نیهان🤭🙁😂😂