خواهر خوانده به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت هجده
زمان ارسال : ۱۳۸۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
نیهان سویشرت خزدار و سفیدرنگ حسام را پوشیده و داخل حیاط منتظر ایستاده بود. آستینهایش را تکاند و با خود غرولند کرد: «شکل دلقکا شدم با این سویشرت گُنده... چه هیکلی هم داره! دو تا دیگه سایز خودم تو این جا میشه!»
با بیرون آمدن حسام از خانه، دخ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Elnaz
00خوب بود