عطر رازقی به قلم مهراد رستایی
پارت سی و هشتم :
اتاقسرد مطب، فضای سفید و بدونروح ترسبهجانانسان جا میداد؛ طبقآزمایشهای اخیر روند بیماریکندتر شدهبود و چراغاینکه با بیماریمقاومت کندبیشتر شدهبود.
دکتر عینکطبیاش را از قابچشمهایش بیرونآورد و رو به کوثر گفت:
- وضعخوب ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
خیلی جالب نبود
00خیلی جذاب نبود