منفی چهار (4-) به قلم مرجان فریدی
پارت هشتاد و دوم :
نفس عمیقی کشیدم و به اطراف نگاهی انداختم
_اگر بگیرنمون چی!؟
سر تکون داد:
_باید حواسشون و پرت کنیم.
نگاه گردوندم.
درست دم در بودن. نمیتونستیم خارج بشیم.
نگاهم خیره یکی از دخترا موند که نزدیک به بادیگاردا بود و به نظر مهمون مهمی میرسید
لباس دکلته طلایی دن�این رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد.
مطالعهی این پارت حدودا ۳۱ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۹۳۵ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
Baran
10وایی مرسییییی خیلی خوب بود هم خیلی طولانی بود هم خیلی هیجان انگیز و احساسی 🥹❤ مرسیی
۳ سال پیش.....
00عااالییی بود مرسیووووو❤
۳ سال پیشلیلا
00وای عالی بود خیلی مرسی خانم فریدی😍😍😘😘😘
۳ سال پیشمبینا
10خیلیییی قشنگ بودددد بی صبرانه منتظر پارت بعدیممممم😍😍😍
۳ سال پیشباران
20خیلی خوب بود عالی چیزی که رمان های خانم نویینده رو جذاب میکنه اینه که از اولین رمان ها تا الان پیشرفت دیده میشه قلم نویسنده روز به روز قوی تر میشه . ممنون
۳ سال پیشHana
40دمت گرم خیلی خوب بوووود عرررررررر دلم برا یوجین بدبخت سوخت رنگی شد قشنگ😂😂 مرسی از پارتااا ماچ ب سرو کلتتتت زیبا♡♡
۳ سال پیش
اسرا
00عالیییییییی بود! دلم برای یوجین سوخت😂💔