پارت دوازده

زمان ارسال : ۱۳۹۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

دخترک آهسته پلک گشود، دیدش تار بود و رفته رفته چهره ی حسام واضح تر شد. لحظه ای به چشم های دریایی حسام خیره شد و بعد به اطراف چشم چرخاند، لب زد:

- من کجام؟!

- بیمارستانی، خوبی؟ درد نداری؟

هنوز گیج و گنگ بود. حرف حسام را در ذهن مرو ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.