تنها گناه ام مادر بودن است به قلم نسترن قره داغی
پارت دویست و پانزده :
چی میدیدم؟ کی رو میدیدم؟ امکان نداشت نه؟ چطور میشد؟
- چرا همتون مشکی پوشید؟ چرا گریه میکنید؟
قدم برداشت و جلوتر اومد، از کنار علی رد شد و بدون خجالت وسط جمع ایستاد که آیه، با چشمهای قرمز شده از اشک و خشم از جاش بلند شد و ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما