پارت هفتاد و پنجم :

با ماشین مدل بالایی که کرایه کرده بودیم به سمت مخفی ترین مهمونی دبی میرفتیم!
هوا تاریک شده بود
میرای با اخم رانندگی میکرد
آردا ساکت شده و تو خودش بود
جرمی کنارم با لپتاپ روی پاش داشت چیزایی و تایپ میکرد.
نزدیک که شدیم جرمی گفت نگه داریم.
از ماشین پیاده شد

این رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد.

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۳ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۰۳۶ روز پیش تقدیم شما شده است.

شخصیت آیلی در رمان منفی چهار (رمان -4) به قلم مرجان فریدی شخصیت آیلی در رمان منفی چهار (رمان -4) به قلم مرجان فریدی شخصیت آیلی در رمان منفی چهار (رمان -4) به قلم مرجان فریدی

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را برای این رمان ارسال کنید. لطفا ابتدا اپلیکیشن را نصب کنید و سپس اقدام به ثبت نظر کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • پارمیدا

    30

    چرا احساس میکنم اون دوست سردینه؟

    ۳ سال پیش
  • .

    00

    سردین کی بود ؟

    ۳ سال پیش
  • نرگس

    30

    فقط من دارم به این فکر می کنم اون دوست کیه؟

    ۳ سال پیش
  • دینا

    10

    آخی گوگولیا😍😍

    ۳ سال پیش
  • f

    00

    عالییی

    ۳ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.