پارت دوم

زمان ارسال : ۷۵۲ روز پیش

دخترک لقمه‌های غذا را جویده و نجویده، با تأخیر و به کُندی قورت می‌داد. گویی خار می‌جوید، هیچ لذتی از غذا خوردن نمی برد. سفره جمع شد و کم‌کم خانواده‌ی خان‌عمو قصد رفتن کردند. همراه آقابزرگ راهی شدند تا شب را خانه‌اش سر کنند.
آوا گوشه‌ی اتاقش نشسته، زانوها را بغل گرفته بو

رمان فوق در دست چاپ است و دیگر امکان مطالعه آن وجود ندارد

39
122,080 تعداد بازدید
142 تعداد نظر
95 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • M

    00

    عالی...😍 غیرقابل پیش بینی و جدید و جذاب

    ۲ سال پیش
  • فاطمه

    00

    مرسی... عالی😍

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید