ویانا نیوز به قلم آمنه آبدار
پارت دوم
زمان ارسال : ۱۴۸۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
لبخندی زدم و اشکام رو پاک کردم؛ من به خودم اطمینان داشتم. همون طور که هی دماغم رو بالا می کشیدم دنبالش راه افتادم. وسط راه یه سوالی ذهن من رو به شدت مشغول کرد!
- میگم آقای آویز...
بدون اینکه برگرده جواب داد: بله.
- چطور این اسمو ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00وای،بادیدن این رمان متوجه شدم پیش از۵سال برنامه نصب کروم اولین رمانهای انلاین بودن فکرنکنم رمانی اینقدرلایک داره عجب خیلی