منفی چهار (4-) به قلم مرجان فریدی
پارت شصت و نهم :
در که باز شد خودم و چسبوندم به بدنه در .
مرد کچلی اومد بالا وارد اتاقک شد
اروم به سمت یکی از دخترا داشت میرفت
هم زمان به عربی به خنده یه چیزی به مردی که پایین تو جاده ایستاده بود گفت
با حرص دندونام و رو هم فشردم و گفتم:
_هااای!
تا به سمتم چرخید پام و بردم بااین رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد.
مطالعهی این پارت کمتر از ۳ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۰۷۲ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
سارا
31تعطیلات دو روزه تموم شده پس پارت کو؟😐