منفی چهار (4-) به قلم مرجان فریدی
پارت هفتاد :
بقیه ام انگار به همین دلیل اینجا بودن
جز منو دختر کنارم انگار بقیه راضی بودن از شرایطشون!
به سختی بلند شدم.سرم تیر میکشید. با درد دستم و رو سرم گذاشتم
_الان برنامشون چیه!؟ میخوان بفروشنمون!؟
دختر کنارم با بغض سر تکون داد:
_اره
کلافع گفتم؛
_اسمتاین رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد.
مطالعهی این پارت کمتر از ۸ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۰۵۲ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
ثوری 18
00عالیهه