پارت شانزده

زمان ارسال : ۱۳۹۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 18 دقیقه

برای بار چندم تو آغوش بابا فرو رفتم. در گوشم گفت:

-مراقب خودت باشیا بچه! دل نگرونم نکنی!

ازش جدا شدم و با لبخند گفتم:

-نگرون نباش عشقم! درضمن شمام مراقب خودت باش. قرصاتم با حواس جمع سر موقع بخور! باشه؟

خندید و با انگشت اشا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.