سوگند به دست هایت ( جلد دوم رمان آخرین بوسه ) به قلم میم.الف (مهسا ٩٣)
پارت شانزده
زمان ارسال : ۱۳۹۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 18 دقیقه
برای بار چندم تو آغوش بابا فرو رفتم. در گوشم گفت:
-مراقب خودت باشیا بچه! دل نگرونم نکنی!
ازش جدا شدم و با لبخند گفتم:
-نگرون نباش عشقم! درضمن شمام مراقب خودت باش. قرصاتم با حواس جمع سر موقع بخور! باشه؟
خندید و با انگشت اشا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
عسل
241تروخدا مثل رمانای دیگ نباشع ک رها بیاد ارازو با ی دختر ببینه زود قضاوت کنه باهاش سرد شع بعدش رها رو گروگان بگیرن اینا تروخدااا متفاوت باشه به اون عزیزم بگم من ت اینترنت خوندم ناقص بود ولی هدیه عطرنیس