پارت سی و یکم

زمان ارسال : ۱۰۲۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 11 دقیقه

_پیدات میکنم...بعد از این که کشتمت خانوادم و نجات میدم...

فوری در و باز کردم و اروم به سمت پله ها رفتم.

اروم اروم از پله ها سرازیر شدم.

نفسم به سختی بالا میومد.

با استرس به پایین نگاه میکردم.

سرو صداشون و میشنیدم.< ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.