پشت چراغ قرمز (جلد دوم) به قلم حانیا بصیری
پارت پنجاه و چهارم :
به صورت تیک عصبی ابروهامو بالا انداختم و پیشونیمو با شصتم خاروندم و گفتم :
_ حاضری؟
سرشو تکون داد و راه افتاد، باهم حرکت کردیم و به ماشین رسیدیم، درو براش باز کردم و گفتم :
_ بفرمایید.
با همون نگاه غریب و خالی از هر جور ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
شیلا
۱۹ ساله 20......=........