پارت یکم

زمان ارسال : ۱۲۵۷ روز پیش

به نام خداوندی که از روح خود در ما دمید!

فریادی کشیدم و پی در پی مشت هایم را بر پشتش کوبیدم ولی به گمانم جنسش از سنگ بود که دردش نمی آمد. خسته از آن ها همه تقلا نالیدم: ولم کن عوضی، چیکارم داری؟ مگه چیکارتون کردم؟
بی توجه به حال و ناله های من، تک خنده ای کرد و محکم تر پاه

پارتگذاری رمان به اتمام رسیده و برای چاپ ارسال شده. به همین علت دیگر امکان مطالعه رمان را ندارید.

4069
516,298 تعداد بازدید
2,334 تعداد نظر
181 تعداد پارت

توجه کنید :

نظر خود را ارسال کنید
ارسال نظر برای این رمان قفل شده است
آخرین نظرات ارسال شده
  • یاس

    13

    بد

    ۳ سال پیش
  • هدیه ناز

    30

    عکس شخصیت هارو هم بزارین خاهشا 🙏

    ۳ سال پیش
  • Zeinab gh

    130

    خوبه ولی خط آخرش رو از آخر به اول بخونید😁😁🤗

    ۳ سال پیش
  • آپریل

    60

    براچی از اول به آخر؟مگه چیه؟😐🤔

    ۳ سال پیش
  • K.j

    101

    خوندم چیزی نفهمیدم😂⁦🤦🏼 ♀️⁩😐مگ چی نوشته

    ۳ سال پیش
  • پرینار

    131

    هنو که اولشا اما امید وارم خوب باشه

    ۳ سال پیش
  • ز

    00

    انشا الله اولش عالی بود ولی امیدورام بقیش هم خوب باشه راستی هر شب یه پارت میاد از رمان؟؟؟

    ۳ سال پیش
  • نیلا

    ۱۴ ساله 10

    دوستان میگم این رمان قشنگه

    ۳ سال پیش
  • عسل

    40

    هکساشون کو؟

    ۳ سال پیش
  • پانی

    ۱۴ ساله 10

    جالبه

    ۳ سال پیش
  • Asal

    00

    تا اینجا بد نبود ببینیم بعدش چی میشه

    ۳ سال پیش
  • سارا

    20

    خوب

    ۳ سال پیش
  • شیلا

    ۱۶ ساله 20

    اقا حسش نیست فک کنم نکته هوم چرت بودن و اصلا ربطی نداشتن بزارید پارتا رو زود تر از خماری دربیایم

    ۳ سال پیش
  • بارین

    10

    تا اینجا بدک نی امیدوارم ادامه ش خوبتر باشه

    ۳ سال پیش
  • آسمان

    ۱۷ ساله 31

    تا اینجا که بد نبود حالا ببینیم بعد چی میشه😐✌

    ۳ سال پیش
  • ftm

    23

    رمان باحالی بود تا اینجا

    ۳ سال پیش
  • م

    72

    رمان جالبی ب نظر میاد

    ۳ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید