ندیم به قلم نرگس نعمت زاده
پارت بیست و دوم :
آنقدر قلم را روی کاغذ رقصاندم که مچ دستم درد گرفت. چرخشی به دستم دادم و روان نویس را روی زمین گذاشتم.
درس هایم را که خواندم، دوباره پای اشعار حضرت عشق نشستم. البته هنوز خیلی مانده بود تا کتاب را نیمه برسانم. با خواندن آن اشعار، غرق لذتی وصف نشدنی می شدم. انگار در جهانی دیگر سی
مطالعهی این پارت کمتر از ۴ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۰۹۵ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
مهدخت
۲۱ ساله 60چرا ادمو سرکار میزارید این یعنی چی اصن:(اخرش چی شد :((((
۳ سال پیشسیتا
20فقط یه چیزی تکلیف اون شوهر تمنا چی شد اصلا ازدواج نکرد که پس برای دفاع از حرم میخواست بره من نفهمیدم شما فهمیدین چی شد ایا یکی به من بگه هنوز هنگم
۳ سال پیشاسما
30یعنی چیی!!! کلن رمانش ۲۱ پارت بود؟
۳ سال پیشسمیرا
20🤣🤣🤣🤣آخرالزمانه
۳ سال پیشسیتا
۲۰ ساله 60بیخیال بابا پارت هم نزاره مهم نیست رمانش جالب نیست
۳ سال پیشمهدو
۲۴ ساله 40نویسنده یه اطلاع ب ما بده لطفا از موقعی ک شروع کردی پارت گذاری رو اصلا دقیق و سر وقت نبوده این اواخر هم ک دیگ رسما اسکلمون کردی خاهشا رسیدگی لطفا
۳ سال پیشرویا
40چرا پارت جدید نمیزارین؟؟؟
۳ سال پیشمهرو
۲۴ ساله 10امروز پارت نداریم؟🙄
۳ سال پیشاسرا
10چرا؟
۳ سال پیشرویا
181هر روز داستان مثل همه اصلا تنوعی نداره لطفا یکم از درس و کتاب و استرس و کار خونه به فکر تنوع دیگر باشین کل قسمت هاش درس و کار و استرس، خسته شدیم
۳ سال پیش
زینب
۱۵ ساله 70خجالت آوره این بار اول نیست ک یه رمان روکه هنوز شروع نشده تموم میکنید واقعا یعنی چی؟؟؟؟ خوب از اول به همه جاش فکر کنید ک اینجوری نشه یه نصیحت قبل شروع هر کاری یکم (فکر) کنید که بعد شروع کنید