تنها گناه ام مادر بودن است به قلم نسترن قره داغی
پارت صد و هشتاد و چهارم :
هادی فقط خندید و چیزی نگفت که با چشم غرهی ریزی نگاه از آمین گرفتم و ظرف میوه رو بیشتر طرف هادی هول دادم.
من نمیدونم این مرد مشکلش با بچه من چیه! حالا درسته حسین اصلا روی خوش به بنده خدا نشون نداده، اما دلیل نمیشه که به هر حال.
...در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
zohre?
01کاش یکم بیشتر می بود تنها شن هم دست همو میگیرن یعنی 😂🤕