پارت بیست و ششم :

با حالت بغض مانندی که از صدتا گریه بدتر بود گفتم :

_ منم همینطور.

سرشو تکون داد و متفکر لبشو به دندون گرفت و گفت :

_ ببین ، من چند دقیقه پیش اون حرفا رو گفتم تا از اون شرایط خلاص شی بتونی تصمیم درستی بگیری، البته که تصمیم گیری ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.