توپاز آبی به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت بیست و سوم :
نگاهش روی جزء جزء صورت دخترک چرخید و دستهایش را قاب گونههای گل انداختهاش کرد. پیشانی، لالهی گوش و گلوی دخترک پذیرای بوسههای ملایم و پی در پیاش شد. دستهای زمخت و مردانهی اردشیر روی گونههای دخترک لغزید و از کنارهی چارقد ریشهدارش به زیر موها ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
یگانه
20عالیی