منفی چهار (4-) به قلم مرجان فریدی
پارت بیست و نهم :
حدودا 38 دقیقه بعد ماشین و مقابل ساختمون پارک کردم.
زنگ طبقه 7 زدم.
چه قدر به این خونه اومده بودم!
خونه مجردی خود اوزان بود.
خیلی مواقع اینجا با دوستای مشترکمون دور هم جمع میشدیم.
هرچند بعد تموم شدن دانشگاه دیگه دوستیامونم از بین رفت.
نیشخندی زدم و با باز شدناین رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد.
مطالعهی این پارت کمتر از ۹ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۲۰۹ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.